ایسنا نوشت: حسامالدین آشنا در تحلیل وضعیت کنونی گفت: وضعیت فعلی که از آن بهعنوان سختترین نقطه جنگ یاد میکنم، به این دلیل است که ما در مرحله اول جنگ با غافلگیری مواجه شدیم و دچار مشکل شدیم. البته بین ۸ تا ۱۲ ساعت پس از حمله اولیه دشمن، توانستیم بهطور نسبی خود را بازیابی کنیم، مقاومت کرده و به دشمن ضربه بزنیم تا جایی که به وضعیت توقف آتش موقت و مشروط رسیدیم.
وی افزود: کشورهای مختلف ممکن است در دو مرحله با غافلگیری روبهرو شوند؛ یکی در همان آغاز جنگ که استراتژی غافلگیری کلیدی است و اگر یک طرف بتواند طرف مقابل را غافلگیر کند، مشکلاتش تا حد زیادی حل و مسیرش تقریباً تضمین میشود. مرحله دوم غافلگیری نیز در دل آتشبسهای موقت رخ میدهد. هر آتشبس و صلحی اساساً فرصتی است برای آمادگی جهت جنگ بعدی. اگر سلسله جنگها آغاز شود، نمیتوان آتشبس را جدی گرفت مگر به شرط رسیدن به توازن قوای جدید.
رئیس اسبق مرکز بررسیهای راهبردی ریاست جمهوری ادامه داد: به نظر میرسد عامل کلیدی برای بازگرداندن شرایط به نفع خود، غیر از توانمندی دشمن، ارزیابی دشمن از قدرت بازدارندگی ماست. اگر دشمن احساس کند که ما توان مقاومت مجدد و زدن ضربه جدی به او را داریم، آتشبس میتواند ماندگارتر شود. در غیر این صورت، باید انتظار ضربات سختتری را داشت.
آشنا در پاسخ به این پرسش که برای مدیریت این فضا و بازیابی و تقویت توان خود چه اقداماتی باید انجام دهیم، گفت: ما باید چهار اقدام کلیدی انجام دهیم. نخست، بازسازی فوری توان دفاعی در حوزه آفندی و پدافندی تا تکلیف حوزه نظامی مشخص شود. دوم، بازسازی و بازیابی حوزه اطلاعاتی، چراکه در این موضوع با ضعف جدی مواجه بودیم. سوم، اقدامات امنیتی که در این بخش نیز آسیبپذیری داشتیم. و در نهایت، بازسازی سریع اعتماد عمومی؛ چرا که مردم نیاز دارند به دولت خود اعتماد کنند.
آشنا همچنین در پاسخ به این پرسش که مردم در این مرحله با وجود شاید برخی دلخوریها و ناراحتیها از وطن خود دفاع کردند و در کشور انسجام شکل گرفت، اما برخی معتقدند که مردم نقش چندانی ندارند و بیشتر سیاستمداران در این عرصه اثرگذار هستند و پررنگ کردن نقش مردم بیانگر تفکر کمونیستی است، گفت: کاری که مردم انجام ندادند، بسیار مهمتر از کاری است که کردند. اگر طراحی دشمن این بود که با زدن ساختارهای اصلی نظامی، هستهای و انتظام اجتماعی کشور، مردم به خیابانها بریزند و نظام سقوط کند، پس نریختن مردم به خیابان معنای بزرگی دارد. البته اگر تحلیلی وجود داشته باشد که هدف این بوده مردم حتی برای حمایت از نظام هم به خیابان نیایند، پس این رفتار سلبی مردم میتواند معنای سلبی داشته باشد.
وی با اشاره به روایتهای مطرح شده درباره مذاکره گفت: امروز بعضی بهراحتی میگویند ما گول خوردیم که وارد مذاکرات با آمریکا شدیم. اگر این روایت جا بیفتد که اینها گروهی سادهلوح بودند که به امید مذاکره رفتند و دشمن هم آنها را فریب داد، دیگر اعتمادی به دولت، دستگاه دیپلماسی و حتی نیروهای مسلح نمیماند. ما مذاکره میکردیم، همانطور که آمریکا و اسرائیل هیچوقت آمادگی دفاعی خود را کم نکردند، ما هم نباید میکردیم. کسانی که ارزیابیهای غلط ارائه دادند، امروز باید پاسخگو باشند؛ چه در مسئولیت باشند چه نباشند، نه فرد بلکه نهادهایشان باید پاسخگو باشند.