علی باقری، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفت وگو با اعتماد درباره آینده مذاکرات ایران و آمریکا گفت: بهرغم همه پارادوکسهای میان طرفین نهایتا راهی به سمت توافق باز میشود. این اراده هم در طرف ایرانی وجود دارد و هم طرف امریکایی به دلایل گوناگون چنین مطالبهای دارد. در طرف ایران تغییراتی که در سیاست داخلی و حوزه سیاست خارجی مشاهده میشود، نشاندهنده وجود چنین ارادهای برای تغییر است. در نقطه مقابل در طرف امریکایی هم ترامپ نیازمند و تشنه کسب یک دستاورد مهم در بخش سیاست خارجی در ۴ماهه نخست فعالیتهای خود است.
به گفته وی، نتایج اقتصادی و راهبردی این تفاهم احتمالی میتواند کشورهای مختلف از جمله امریکا را منتفع بکند و دولت چهاردهم هوشمندانه چنین زمینهای را فراهم کرده است. ایران محل و مرکز بکر برای سرمایهگذاری در منطقه است. ایران کشوری با ظرفیتهای بالا و توانمندیهای بالقوه است. ایران یک بازار بالای ۹۰ میلیونی دارد که در جهان امروز یک گزاره اثرگذار است. اساسا جنگ امروز در صحنه بینالملل جنگ بر سر بازارهاست. نبرد راهبردی امریکا و چین بر سر بازارهای بیشتر است. این هم مشوق مهم بعدی است که چهرهای مانند ترامپ را به تفکر الزام به توافق نزدیک میکند.
وی با اشاره به اختلافات موجود میان ایران و آمریکا گفت: به نظرم این فراز و فرودها غیرطبیعی نیست. اساسا فرآیند یک مذاکرات سنگین و بینالمللی همینگونه است. استراتژی مذاکره و راهبردهای مذاکره که طرفین به کار میگیرند، حرفهای تند و انتظارات حداکثری را لاجرم میکند. اینها همگی قابل پیشبینی و قابل فهم هستند. اما معتقدم به دلیل نیاز و اراده طرفین، موانع پشت سر گذاشته میشود. امروز که من و شما با هم گفتوگو میکنیم در شرایط فراز هستیم. اخبار خوشی از توافق قریبالوقوع به گوش میرسد.
باقری افزود: اساسا یکی از نشانههایی که میتوان با اطمینان بیشتری از توافق صحبت کرد، همین اقبال و بالاتر از آن تلاش فراگیر منطقهای برای رسیدن به یک توافق میان ایران و امریکاست. اگر این شرایط با وضعیتی که در آستانه برجام در سال ۹۴ وجود داشت مقایسه شود، متوجه تغییرات میشویم. در آن زمان، عربستان یکی از عوامل پایدار نشدن برجام بود. امروز اما منهای یک رژیم (اسراییل) سایر طرفها برای حل مساله ایران و امریکا تلاش فراگیر میکنند. روابطی که با عربستان شکل گرفته و از آن صیانت میشود، مهم است.
وی درباره حق غنی سازی ایران گفت: فکر میکنم در خصوص صیانت از اصل این حق، یعنی حقی که ایران متکی بر تلاشها و مجاهدتهای علمی و فناوری فرزندان خود به آن رسیده، همه دنیا حتی امریکا هم آن را پذیرفتهاند. امریکا هم میداند باید این حق را به رسمیت بشناسد. از هر زاویهای که هم بررسی شود، ادعای محدودسازی این دانش معقول نیست، چراکه دانش امری درونی است و از منظر بیرونی نمیتوان آن را مسدود کرد. حتی از نظر فنی هم به صفر رساندن غنیسازی ممکن نیست. امریکا هم با تجربه بیش از ۲دهه مذاکرات هستهای در مقاطع مختلف و در دولتهای مختلف، متوجه شده که این حق قابل دریغ کردن از ایران نیست.