زهره گردان – روزنامه اطلاعات| خاموشیها مثل سایهای سنگین، آرام و بیصدا بر شانههای صنعت مینشیند، چرخه تولید را نیمهکاره میگذارد، دستگاهها را به سکوت وامیدارد و خط تولید را به صفی از انتظار بدل میکند. هر بار که برق میرود، فقط لامپها خاموش نمیشوند، امید به استمرار کار نیز کمرنگتر میشود. در این میان، کارخانهها میان برنامههای تولید و برنامههای قطع برق دستوپا میزنند و هزینههای پنهان و آشکار این خاموشیها آرام اما پیوسته، نفس صنعت را میگیرد.
در این گزارش به زوایای پیدا و پنهان خاموشیها در بخش صنعت میپردازیم، از خسارتهای مالی و توقف چرخه تولید گرفته تا اثرات زنجیرهای آن بر اشتغال و بازار مصرف. همچنین به راهکارها و تجربههای فعالان صنعتی برای کاهش اثر این بحران خواهیم پرداخت و نقش سیاستگذاری و زیرساختهای انرژی را در عبور از این چالش مرور خواهیم کرد.
ضعف مدیریت
تأمین برق پایدار، ستون فقرات فعالیت صنعتی است و بدون آن هیچ خط تولیدی نمیتواند برنامهریزی دقیق و مستمری داشته باشد. رضا علیزاده، رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس با تأکید بر اهمیت تأمین برق پایدار برای بخش صنعت میگوید: کمبود برق، اکنون یکی از چالشهای اساسی کشور است که پیامدهای آن دامنِ تولیدکنندگان، کل اقتصاد کشور و معیشت عمومی جامعه را گرفته است. در شرایط فعلی، مدیریت اصولی این بحران باید در اولویت قرار گیرد تا از اختلالات جدی در روند تولید و اشتغال جلوگیری شود.
وی با اشاره به ضعفهای مدیریتی در سالهای گذشته سخنان خود را اینگونه ادامه میدهد: سوءمدیریت در حوزه تولید برق و عدم سرمایهگذاری کافی در توسعه زیرساختها امروز به ناترازی گسترده در تأمین انرژی منجر شده است. با وجود این واقعیت، نمیتوان بار کمبود برق را صرفا بر دوش صنعتگران قرار داد که اولین اقدام در مواجهه با این مشکل، قطع برق واحدهای تولیدی باشد. این روند باعث افت شدید تولید، کاهش درآمدهای ارزی، کسری بودجه، کاهش صادرات و در نهایت تورم گسترده خواهد شد.
معتقدم نوسازی تجهیزات صنعتی و اصلاح الگوی مصرف در تمامی بخشها باید به طور همزمان در دستور کار قرار گیرد. سرمایهگذاری در بهینهسازی و افزایش بهرهوری انرژی هم میتواند تا حد زیادی مصرف برق را کاهش دهد اما این اقدامات، نیازمند برنامهریزی دقیق، حمایت دولتی و همکاری همهجانبه است.
این نماینده مجلس همچنین به ضرورت رعایت تعهدات دولت در قبال بخش تولید اشاره میکند و میگوید: قرار بود صنایع در اولویت قطعی برق قرار نگیرند اما در عمل و بسته به شرایط، خاموشیها به بخش صنعت تحمیل میشوند. انتظار میرود وزارت نیرو با تدوین راهکارهای منسجمتر و اجرای سیاستهای کارآمد، بحران انرژی را بهگونهای مدیریت کند که صنعت کشور از مدار توسعه خارج نشود.
به اعتقاد رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس، صنعتگران با بحرانهای متعددی روبهرو هستند اما تولید باید ادامه یابد و کارخانهها فعال باقی بمانند. مدیریت مصرف برق، اصلاح سیاستهای انرژی و نوسازی تجهیزات، سه رکن اساسی برای حفظ پایداری تولید در شرایط کنونی محسوب میشوند. همه بخشها باید نقش خود را ایفا کنند تا تولید ملی، اشتغال و اقتصاد کشور از آسیبهای ناشی از کمبود برق مصون بمانند.
چالشهای صنعتگران
هیچ منبعی به اندازه زبان کسانی که روزانه با خاموشیها و ناپایداری برق دست و پنجه نرم میکنند، نمیتواند عمق این بحران را نشان دهد. صنعتگران، این منبع آگاه هستند. مهدی آلیاسین، صنعتگر و فعال اجتماعی شهرک صنعتی شیراز که از نزدیک با تأثیر خاموشی بر تولید و زندگی کاریاش روبهرو شده است در این باره میگوید: سیاست جبران کمبود برق و آغاز خاموشیها چه به دلیل ناترازی انرژی و چه به هر علت دیگر، از همان ابتدا صنعت و بهویژه شهرکهای صنعتی را هدف قرار داده است. تا ماه گذشته، هفتهای یک بار و اکنون دو نیمروز با خاموشی برق مواجه هستیم. طبیعی است که تمرکز صنایع و کارگاهها در این مناطق از منظر آماری و میزان مصرف، گزینهای مناسب برای مدیریت قطعیهای برق محسوب شود اما چالشهای آن را صنعتگران باید تحمل کنند.
وی میافزاید: چند سالی است که قطعی برق همانند صدها مشکل و معضل دیگر بدون چارهاندیشی از سوی مسئولان، صنعتگران را وادار کرده تا خود، ابتکار عمل را به دست بگیرند و برای کاهش آسیبها راهحلهای مناسب بیابند. هر واحد صنعتی، بسته به شرایط و میزان وابستگی بخشهای مختلف خود به نیروی برق، استراتژیهایی برای عبور از بحران اتخاذ کرده است.
یکی از نخستین پیشنهادها، استفاده از ژنراتورهای مولد یا پنلهای خورشیدی بود اما در عمل، ژنراتورهایی که طراحی آنها برای مصرف کوتاهمدت و اضطراری است نمیتوانند جایگزین مناسبی برای برق شبکه باشند.
افزون بر هزینههای سنگین خرید ژنراتورها، تأمین سوخت، استهلاک، تعمیرات و نگهداری آنها نیز مشکلات دیگری را به صنعتگران تحمیل میکند. همچنین، برخی صنایع به دلیل حساسیت تجهیزات، امکان استفاده از برق ژنراتور را ندارند، چراکه نوسانات و شوکهای ناشی از قطع و وصل برق میتواند خسارات جبرانناپذیری به ماشینآلات وارد کند. استفاده از پنلهای خورشیدی هم به دلیل محدودیت فضایی، هزینههای بالا و میزان برق مورد نیاز صنایع، توجیه اقتصادی ندارد.
به گفته وی، یکی دیگر از معضلات ناشی از قطع برق، اختلال شدید در آنتندهی تلفن همراه و به تبع آن، قطع اینترنت است. این مسأله، فعالیتهایی مانند فروش و ارائه خدمات را دچار مشکل میکند.
آل یاسین میگوید: برای مقابله با معضل قطعی هفتگی برق، صنعتگران راهحلهای دیگری نیز در نظر گرفتهاند. یکی از این روشها افزایش ساعات کاری روزانه برای جبران روز تعطیل ناشی از قطع برق است، اما این روش نیز چالشهای خاص خود را دارد. گزینه دیگر، جایگزینی روز جمعه به جای روز تعطیل ناشی از قطع برق است، این تغییر هم نارضایتی نیروی انسانی را در پی دارد. بسیاری از پرسنل ترجیح میدهند روز جمعه را در کنار خانواده سپری کنند. علاوه بر این، مسأله پرداخت ۳۵ درصد اضافهکاری روز تعطیل نیز چالشی دیگر است که کارفرمایان را در بلاتکلیفی قرار میدهد، چراکه هیچ دستورالعمل مشخصی از سوی اداره کار ارائه نشده است.
برخی واحدهای صنعتی پیشنهاد کردهاند که روزهای تعطیل ناشی از قطعی برق، به عنوان بخشی از مرخصی سالانه محاسبه شود، اما این روش برای همه مراکز اجرایی نیست. صنعتگران در این شرایط، نیازمند تدابیر جدی و حمایتهای مؤثر هستند تا از ضربههای بیشتر به تولید و اشتغال جلوگیری شود.
ترمز تولید
خاموشیها همچون ترمزی ناگهانی در میانه شتاب تولید، چرخ صنعت را از حرکت بازمیدارند. سعید مرادی، صنعتگر، درباره تأثیر خاموشیها بر تولید و صنایع میگوید: خاموشیهای برنامهریزیشده علاوه بر ماشینآلات، زنجیره تأمین، بهرهوری نیروی انسانی، زیرساختهای ارتباطی و حتی امنیت سرمایهگذاری صنعتی را تحتتأثیر قرار میدهد. این خاموشیها ضربهای به کل فرآیند صنعت است.
ما برای ادامه تولید به تأمین مواد اولیه وابسته هستیم و قطعی برق، زنجیره تأمین را هم دچار وقفه میکند، بارگیری، تخلیه و پردازش سفارشها کند یا متوقف میشود و در نهایت تأخیر در تولید باعث از دست رفتن قراردادها و فرصتهای تجاری میشود.
وی تأکید میکند که علاوه بر کاهش تولید، خاموشیهای مکرر باعث فرسودگی زودهنگام تجهیزات صنعتی هم میشود: ماشینآلات ما برای کار مداوم و پایدار طراحی شدهاند اما خاموشیهای پیدرپی و قطع و وصلهای مکرر باعث میشوند قطعات الکترونیکی و مکانیکی دچار استهلاک زودرس شوند. برخی دستگاهها پس از هر قطع برق باید دوباره تنظیم شوند یا حتی نیاز به تعمیر پیدا میکنند که هزینههای اضافی روی دوش واحدهای تولیدی میگذارد.
سخن آخر
اگر قرار باشد صنعتی پویا و رقابتپذیر در آینده داشته باشیم، باید خاموشی را از قاموس تولید حذف کنیم. تکیه بر زیرساختهای فرسوده و مدیریت کوتاهمدت، چرخ کارخانهها را در چرخهای از توقف و ازسرگیری فرساینده نگه میدارد.
سرمایهگذاری هدفمند در شبکه برق، بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر و برنامهریزی پیشبینیمحور، تنها راهی است که میتواند صنعت را از سایه تاریکی بیرون آورد و آن را در مسیر رشد پایدار قرار دهد. آینده روشن قطعا با رفع خاموشی آغاز میشود.