تعداد یاران ایران در شورای امنیت اندک است/ بازگشت تحریم‌ها در دوران انزوای تهران



رویداد۲۴ نوشت: تروئیکای اروپایی پس از چند ماه رایزنی تلفنی و مذاکره مستقیم با ایران و تهدید و هشدار به دیپلمات‌های ایرانی، سرانجام در نخستین ساعات ۶ شهریورماه ماشه را چکاند تا شمارش معکوس ۳۰ روزه برای بازگشت ۶ قطعنامه تحریمی سازمان ملل متحد علیه ایران آغاز شود. شمارش معکوسی که امروز در دوازدهمین روز شهریورماه به عدد تقویمی ۲۴ رسیده و طبیعتاً وقتی خورشید روز ۵ مهرماه غروب کند، به پایان می‌رسد؛ اگر تا آن زمان دیپلمات‌های ایرانی نتوانند کاری کنند، بیش از یک دهه تلاش و تقلای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی که در برجام متبلور شد، به باد خواهد رفت و بار دیگر به روزگار تیره و تاری بازمی‌گردیم که «کاغذپاره پشت کاغذپاره» تصویب می شد.

امروز شرایط ایران از دوران احمدی‌نژاد سخت‌تر و بحرانی‌تر است. پیامدهای سنگین سیاست «خالص‌سازی» در دولت ابراهیم رئیسی و جنگ، ابر بحران‌های تازه‌ای را بر دوش جامعه انداخته است. در این گزارش، آنچه بر کشور گذشته تا کار به بازگشت تحریم‌های احمدی نژاد کشیده را بازگو کردیم و توضیح دادیم چرا اجماع امروز جهان علیه ایران بی‌سابقه است.

چرا اروپا ماشه را کشید؟ | روایت یک کودتا و چندین فرصت‌سوزی

خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ نخستین ضربه جدی به توافق بود؛ هرچند برخی معتقدند آن‌چه باعث شد ترامپ بیش از یک سال و ۳ ماه پس از ورود به کاخ سفید، دست به آن اقدام نامعقول بزند، در سیاست‌های تهران پس از امضای برجام نهفته بود؛ سیاست‌هایی که تقریباً بلافاصله پس از امضای برجام در تهران اتخاذ شد و با بستن تمامی مسیرهای تعامل ایران و امریکا، دست واشنگتن را از هرگونه منافع اقتصادی برجام، کوتاه می‌کرد. همزمان با پافشاری هسته سخت حاکمیت بر سیاست‌های ضدامریکایی، جریان تندرو از هر فرصت برای شاخ و شانه کشیدن برای ایالات متحده و تهدید منافع واشنگتن استفاده می‌کرد تا به‌زعم خود، مانع از تحقق اهداف اقتصادی دولت روحانی و زمین‌گیر کردن جریان رقیب شوند. تندروهایی که به‌ویژه از آغاز سال ۹۹ با تصاحب اکثریت کرسی‌های پارلمان، گفتمان انقلابی‌گری را بر مجلس یازدهم حاکم کردند و هنوز با کوچه پس‌کوچه‌های محله بهارستان آشنا نشده، قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» را به تصویب رساندند؛ راهبردی افراطی برای جلوگیری از احیای برجام.

این مصوبه‌ بلافاصله با واکنش منفی رئیس‌جمهور و دیگر اعضای ارشد دولت دوازدهم مواجه شد. حسن روحانی صراحتاً از «عدم موافقت دولت» با سخن گفت و استدلال کرد که اجرای چنین مصوبه‌ای برای «روند فعالیت‌های دیپلماتیک مضر است.» همزمان اسحاق جهانگیری هم این قانون را مصداق آشکار «دخالت در اختیارات شورای‌عالی امنیت ملی و دخالت در قوه مجریه» خواند و محمدجواد ظریف گفت که دولت «از مصوبه مجلس راضی نیست.»

عمق فاجعه چند سال بعد، با پایان دولت اعتدال مشخص شد. با شروع پرقدرت دوران «خالص‌سازی»، دولت انقلابی به ریاست ابراهیم رئیسی به قدرت رسید. در این مقطع روحانی صریح‌تر از گذشته درباره این مصوبه جنجالی اظهارنظر کرد. او قانون اقدام راهبردی مجلس انقلابی را «بدترین قانون در تاریخ جمهوری اسلامی ایران» توصیف کرد و گفت این قانون ۳۰۰ میلیارد دلار به کشور ضرر زد و باعث شد «مسئله برجام در اسفندماه ۹۹ یا فروردین‌ماه ۱۴۰۰ حل نشود.»

روحانی تا همین هفته‌ها و ماه‌های اخیر هم از هر فرصتی برای افشاگری علیه کارشکنی رقبای دولت دوازدهم در سال‌های پایانی ریاست‌جمهوری خود استفاده کرده است؛ چنان‌که اردیبهشت‌ماه امسال در بخشی از سخنانش در دیدار با اعضای شورای مرکزی مجمع ایثارگران گفت: «قبلاً فرصت‌های خیلی خوبی داشتیم ولی به خاطر اینکه آن آقا رئیس‌جمهور شود و این آقا نشود، فرصت‌ها را از دست دادیم.»

روحانی یادآور شد: «آقای عراقچی در بهار ۱۴۰۰ مذاکره کرد و هر چه ما گفتیم، توانست از آنها بگیرد. او توافق کرد که نه‌تنها تحریم‌های قبلی برداشته شود، بلکه هرچه ترامپ هم اضافه کرده بود، بردارند. حتی این را هم تقریباً قبول کردند که حتی سپاه از لیست تروریستی حذف شود؛ آن زمان در دولت گفتم اگر به ما اجازه بدهند، همین امروز کار را تمام می‌کنیم، یک امضا مانده که آقای عراقچی انجام دهد. اما نگذاشتند! تا روحانی ناموفق باشد!»

رئیس‌جمهور پیشین ایران اضافه کرد: «علت اینکه هفته‌های آخر کوتاه آمدم، این بود که فکر کردم اینها می‌خواهند به توافق برسند ولی به اسم من نباشد و به اسم رئیس‌جمهور بعدی (ابراهیم رئیسی) باشد. گفتم باشد و در شورای‌عالی امنیت ملی هم گفتم این توافقی که همه قبول داریم، بناست در دولت من نباشد و در دولت بعدی باشد؛ خوب باشد. برای من فرق نمی‌کند. ما می‌خواهیم تحریم برداشته شود، امتیاز برای دولت بعدی باشد، عیبی ندارد. اما متأسفانه فرصت طلایی را از دست دادیم.».

این تنها افشاگری روحانی در این رابطه طی این چند سال پس از دوران ریاست‌جمهوری‌اش نبوده؛ او که در خردادماه ۱۴۰۰، در یکی از آخرین سخنرانی‌هایش در قامت رئیس‌جمهور و در نشست رسمی هیات دولت، صراحتاً اعلام کرد که «در مرحله احیای برجام هستیم»، سال ۱۴۰۱، در حالی که بیش از یک سال از ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی می‌گذشت، روحانی بار دیگر دست به افشاگری زد و گفت: «کاش دچار ۱۱/۹ (اشاره به تاریخ تصویب قانون راهبردی در روز ۱۱ آذرماه ۹۹) نمی‌شدیم؛ چون اگر گرفتار آن مصوبه نمی‌شدیم، می‌توانستیم در اسفندماه ۹۹ به تحریم‌ها پایان دهیم.» روحانی چندماه بعد، در بخشی از سخنرانی روز ۲۵ بهمن‌ماه ۱۴۰۱ خود نیز درباره «سنگ‌اندازی‌ها در مسیر احیای برجام» افشاگری کرد و گفت: «در اسفندماه ۹۹ حتی شروط‌مان برای رفع برخی تحریم‌های غیرهسته‌ای نیز پذیرفته شده بود، اما مصوبه اقدام راهبردی مجلس مانع آن شد.»

او همچنین در مصاحبه مفصلی که پس از روی کار آمدن پزشکیان با ویژه‌نامه نوروزی امسال روزنامه ایران داشت، علاوه‌بر افشاگری درباره کارشکنی‌هایی که در مسیر احیای برجام صورت گرفت، به مواردی از اقدام‌های مشابه مخالفان در سال‌های پیش از امضای برجام نیز اشاره و از آن تحت عنوان «کودتا علیه دولت» یاد کرد. به‌گفته رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم، «در تیرماه ۹۴ که ما با ۱+۵ توافق کردیم، تا ۲۷ دی‌ماه ۱۳۹۴ که این توافق اجرایی شد، چند توطئه اجرا کردند که این توافق شکسته شود: در کویت خانه‌ای را که پُر از اسلحه بود، لو دادند. فردی را که ۱۹ سال در ایران مخفی بود، فرستادند به لبنان و دستگیرش کردند. به عبری نوشتند ما می‌خواهیم اسرائیل را نابود کنیم و بالاخره سفارت عربستان را اشغال کردند و همه اینها بازی‌هایی بود برای اینکه برجام اجرایی نشود؛ البته اینها روی پرده بود، پشت‌پرده هم اتفاقاتی بود که الان گفتنی نیست.»

حسن روحانی همچنین با اشاره به کارشکنی‌هایی که در بازه زمانی ۹۶ تا ۱۴۰۰ صورت گرفت، گفت: «۴ کودتا علیه دولت دوازدهم کردند: ۲ کودتای نرم، ۲ کودتای سخت. در هر ۴ کودتا هم ناموفق بودند ولی در هر ۴ اقدام به ما ضربه زدند.»

به‌رغم صراحت کم‌سابقه روحانی در افشای پشت‌پرده کارشکنی‌ها در مسیر احیای برجام، چهره‌ای که حتی صریح‌تر از او، پشت‌پرده این اقدام‌ها را فاش کرد، محمود واعظی، وزیر ارتباطات دولت یازدهم و رئیس‌دفتر ریاست‌جمهوری در دولت دوازدهم بود. 

واعظی در گفت‌وگویی رسانه‌ای در روزهای آغازین امسال، روایتی از یک جدال کلامی میان حسن روحانی و ابراهیم رئیسی در ارتباط با مذاکرات احیای برجام در ماه‌های پایانی دولت دوازدهم ارائه داده است. او گفته: «آقای روحانی هم خدمت آقای رئیسی و هم خدمت رهبری این را گفتند که همه‌چیز آماده است و اجازه دهید توافق احیای برجام انجام شود. حتی پول نفتی که می‌فروشیم یکی، دو ماه دیگر که در دولت شما {دولت سیزدهم} روی کار آمد، می‌آید. اما آقای رئیسی گفتند بگذار من بررسی کنم و بعد هم گفتند که خود ما این کار را انجام می‌دهیم.»

بازگشت تحریم‌ها در دوران انزوا 

بدین ترتیب اگرچه حالا که با آغاز شمارش معکوس ۳۰ روزه مکانیزم ماشه، نگرانی نسبت‌به بازگشت ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت، بار دیگر دوران خسارت‌بار ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد را نزد افکار عمومی زنده کرده، اما واقعیت این است که آن‌چه هم‌اکنون در کمین معیشت ایرانیان است، صرفاً نتیجه مواضع نامعقول احمدی‌نژاد نیست؛ بلکه دولت سیزدهم نیز به‌خاطر فرصت‌سوزی و ترجیح منافع جناحی و شخصی به منافع ملی، در مصیبتی که انتظارمان را می‌کشد، سهیم است.

دولت رئیسی و دیپلمات‌های انقلابی آن دولت مانع از امضای پیش‌نویس موسوم به «پیش‌نویس عراقچی» در اسفندماه ۹۹ و فروردین‌ماه ۱۴۰۰ شدند و وقتی پس از ماه‌ها انفعال، به قصورشان اذعان کرده و دست به کار شدند تا همان «پیش‌نویس عراقچی» را نهایی کنند، دیگر دنیا منتظر آنها نمانده بود و لشکر ولادیمیر پوتین به خاک اوکراین حمله‌ور شده بود و با افشای کمک تسلیحاتی ایران به روسیه، فرصت احیای برجام را برای همیشه سوزاند.

اما مشکلات دیگری نیز پیش‌روی ایران تحت تحریم سال ۱۴۰۴ قرار دارد. ایرانی که تنهاتر و منزوی‌تر از تمامی سال‌ها و دهه‌های گذشته است و در چنین شرایطی باید در جلسات پرالتهاب شورای امنیت که احتمالاً تا چند هفته آینده برگزار خواهد شد، مقابل جامعه جهانی بایستد. تلخ آن‌که زمانی به عمق این فاجعه پی خواهیم برد که شرایط ایران ۱۴۰۴ را با ایران ۹۹ یعنی همان دورانی که بیش از هر زمان دیگر به «احیای برجام» نزدیک بودیم، مقایسه کنیم.

یاد باد آن روزگاری که ایران ۱۱۰ رای در سازمان ملل و ۱۳ یار موافق در شورای امنیت داشت

کافی است به ۵ سال پیش بازگردیم؛ درست چنین روزهایی در پایان مردادماه و روزهای آغازین شهریورماه ۹۹، دولت ترامپ با طرح یک درخواست رسمی از نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد، خواستار بازگشت تمامی تحریم‌هایی شد که به موجب برجام و قطعطنامه ۲۲۳۱ لغو شده بود، اما در آن مقطع ۱۳ عضو شورای امنیت متشکل از ۴ عضو دائم و ۹ عضو غیردائم این نهاد به صراحت اعلام کردند که خواسته آمریکا فاقد «هرگونه وجاهت و مبنای قانونی» است؛ ۵ قدرت بین‌المللی یعنی روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان که همگی در توافق برجام حضور داشته و دارند، در میان کشورهایی بودند که علناً مقابل ایالات متحده و خواسته ترامپ ایستادند. ۴ کشور از این ۵ کشور علاوه‌بر رای منفی به درخواست دولت ترامپ، در نامه‌ای مشترک خاطرنشان کردند که «آمریکا با تایید خروج خود از برجام و شرکت نداشتن در هیچ‌یک از ساختارهای برجام یا فعالیت‌های بعدی، مشارکت خود را متوقف کرده و بنابراین واجد شرایط مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ برای ارائه اعلامیه به شورای امنیت (برای کلید زدن مکانیسم ماشه) نیست.» این رای منفی به درخواست ایالات متحده در آن بزنگاه  آن‌قدر مهم بود که نیویورک‌تایمز در تحلیل خود در این باره نوشت: «آمریکا به‌جای منزوی کردن ایران بر سر توافق هسته‌ای، خودش پشت در ماند.»

این، اما پایان داستان نبود؛ چند ماه بعد، آمریکا در میانه دی‌ماه ۹۹ _یعنی کمی پیش از همان مقطعی که روحانی از آن به‌عنوان بهترین فرصت ایران برای احیای برجام نام می‌برد_ شکستی سنگین‌تر متحمل شد. دولت ترامپ در آن مقطع مدعی بود به این دلیل که با خروج آمریکا، دیگر برجامی وجود ندارد، و از این رو خواستار آن شد که کمیته تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران، کار خود را از سر بگیرد؛ اما این طرح نیز با تنها ۱۰ رای مثبت، ۳۲ رای ممتنع و ۱۱۰ رای منفی اعضای مجمع عمومی سازمان ملل، شکست خورد.

جالب آن‌که وقتی به جزئیات آرای اعضای مجمع عمومی سازمان ملل به این درخواست امریکا در سال ۹۹ نگاه کنیم، می‌بینیم تنها کشورهای که به این طرح دولت ترامپ رای مثبت داده بودند، کشورهای بحرین، جیبوتی، السالوادور، هاییتی، میکرونزیا، مراکش، سعودی، دولت در تبعید یمن و اسرائیل بودند و هیچ‌یک از قدرت‌های بین‌المللی از چین و روسیه گرفته تا اتحادیه اروپا حاضر به همراهی با ترامپ نشدند. جالب‌تر آن‌که روسیه، چین و اتحادیه اروپا در بیانیه‌هایی جداگانه با ایده پیشنهادی آمریکا برای بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران پس از «اسنپ‌بک» آمریکا نیز مخالفت کردند.

حال پرسش این است که اگر امروز در میانه شهریورماه ۱۴۰۴، بار دیگر همان طرح‌ها به رای گذاشته شود، چه نتایجی حاصل خواهد شد؟! امروز سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان با حمایت تام و تمام اتحادیه اروپا و امریکا دست به کار فعال‌سازی مکانیزم ماشه و بازگرداندن تمامی قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت علیه ایران شده‌اند و از آن ۱۳ عضو همراه شورای امنیت، شاید ۴ عضو (چین، روسیه، پاکستان و الجزایر) در کنار ایران باقی مانده باشند.

واقعیت آن است که وقتی به پاسخ این پرسش فکر می‌کنیم، ناگزیریم چند عامل داخلی را هم در نظر داشته باشیم؛ عواملی از تندروهای منتهی‌الیه جناح راست که با سنگ‌اندازی‌هایشان مانع از احیای برجام در بزنگاهی شدند که جامعه جهانی یک‌سر مقابل ترامپ ایستاده بود و موضع ایران را برحق می‌دانست و همچنین عواملی در هسته سخت حاکمیت که با نزدیک شدن به سال‌های پایانی واپسین دهه سده گذشته خورشیدی، منافع ملی را پای ایده «خالص‌سازی» قربانی کردند و شرایطی را رقم زدند که هنوز نتوانسته‌ایم از آن سر بلند کنیم!



www.ettelaat.com

مقالات مرتبط

رونمایی از گالری موزه دفاع مقدس فارس پس از 26 سال انتظار – باشگاه خبرنگاران

صیانت از کشور را بر عهده دارند. رونمایی از فاز نخست گالری…

13 شهریور 1404

یائیر گولان رسما نتانیاهو را به دریافت رشوه از قطری ها متهم کرد – خبرگزاری تسنیم

با وجود کتمان کردن ما، پدرم از این مساله مطلع شدند و…

13 شهریور 1404

دکتر اعتماد دانشمندی نوآور و ایران دوست بود – خبرگزاری تسنیم

. وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به تحصیلات بین المللی…

13 شهریور 1404

دیدگاهتان را بنویسید